می‌خوام صدای قدیمی ها رو نشنوم

می‌خوام، ندایی از قدیم‌ها نشنوم...

اما دست و دل، ساز مخالف می‌زنن. یکی میره نامه‌های قدیمی رو ورق میزنه، اون یکی میگه الانم دیره، بپا دیرتر نشه ...

من به دلم می‌گم بد به خودت راه نده! اگه یکی شعر نوشته رو دیواری، شاید مثل قدیمای خودت، خودش و لوس کرده واسه کسی... یا اصلا بی غرص، خوشش اومده از شعره و نوشتدش. 

ته دلم قلقلک میاد که اگه اون که فکر میکنی شده باشه، چه شود؟؟

بغضِ همیشه‌ی دلم، میگه که اگه اون شعراش، خونِ دلش باشه، اشکاش واسه تو آب و نون میشه؟ تلافی ِ غمِ خورده میشه؟؟؟ نخندی اگه فهمیدی دل کسی که خون به دلت کرد خونه...